این فصل را به رابطه بین گذار به پایداری و جنوبگان جهانی اختصاص دادهایم. ورود مطالعات گذار به پایداری در بحث جنوبگان جهانی یکی از تحولات است که در جریان چرخش جغرافیا در مطالعات گذار اتفاق افتاده است. قبل از هر چیز باید یادآوری کنیم که مفهوم کشورهای در حال توسعه و مفاهیم مرتبط با آن، مانند جنوبگان جهانی، ایدههایی ثابت و متعارف که کلیه افراد روی آن اتفاق نظر داشته باشند، نیستند و درباره مصادیق آن بحث و بررسیهای زیادی انجام شده است. در این فصل با مرور بررسیهای ما از مطالعات گذار این حقیقت را روشن میسازد که نمیتوان همه پاسخها را در یک قالب نهاد و به ناچار یافتههای ما از پیشینه مطالعات را در دو دسته بزرگ موج اول و دوم مطالعات تقسیمبندی کردهایم.
کلیات
۱۱-۱-۲ پشتوانه نظری گذار در جنوبگان جهانی
برای درک روابط، ساختار، کارکرد و پویاییهای گذار در جوامعی که به نامهای متفاوت کشورهای در حال توسعه، جهان سوم و اخیراً جنوبگان جهانی خوانده میشوند، ما به حوزه علمی بینرشتهای نیازمندیم که بتواند بعد جغرافیا را با مطالعات اجتماعی پیوند زند. عدهای بر این باورند که این حوزه بینرشتهای جغرافیای انسانی و یا اقتصادی است (Murphy, ۲۰۱۵). جغرافیای اقتصادی، بر تفاوت عوامل مادی جغرافیایی مانند تأثیر منابع بر مسیر گذار تأکید دارد و یا به شکل و ویژگیهای روابط سرمایهداری و تأثیر آن بر پویایی گذار میپردازد. در این مورد نظریه "انواع سرمایهداری" بسیار مورد توجه قرار میگیرد. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.