در فصل اول تا پنجم، پایهها و ارکان مطالعات گذار، که اطلاع از آنها بر هر دانشپژوه علاقهمند به مسئله پایداری لازم است، تشریح شد. از فصل هفتم به محورهایی پرداخته خواهد شد که به تدریج بر ارکان اصلی این مطالعات اضافه شدند، تا پاسخگوی نکاتی باشند که منتقدین این مطالعات بر آن وارد میکردند. یک نقد اساسی که بر مطالعات اولیه گذار به پایداری وارد شده است، توجه ناکافی به سازوکارهای قدرت در فرآیندهای گذار است (Meadowcroft, ۲۰۰۹; Voss et al., ۲۰۰۶). گرین در پاسخ به اینکه چرا پیشینه گذار به پایداری باید مسئله قدرت سیاسی را مورد توجه قرار دهد، میگوید: قدرت سیاسی یک مسئله زمینهای و حاشیهای در مطالعات گذار نیست. بلكه محور اساسی در پویایی گذار است و اصولاً رفتار بازیگران گذار با بازی قدرت عجین است (Grin, ۲۰۱۲). انسان یک موجود اجتماعی است و در جمع زندگی میکند. از آنجا که جایگاه و مقام انسانها در اجتماع یکسان و برابر نیست، در دیدگاه واقعبینانه، هر رابطهای بین آنها بهطور طبیعی در بستر قدرت شکل میگیرد. البته اشکال آن در طول تاریخ متفاوت بوده است؛ در جوامع ابتدایی که به اصطلاح قانون جنگل حاکم بوده، کسی که زور بدنی بیشتری داشته، صاحب قدرت بوده است. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.