در فصل اول گفتیم که پیشینه گذار، دربرگیرنده چندین سرشاخه مهم نظری است که یکی از مهمترین آنها، سرشاخه چشمانداز چندسطحی است. همچنین، در فصل دوم گفته شد مطالعات گذار، یکی از مصادیق عصر علوم پساعادی است و دارای حوزهها و سرشاخههای گوناگون است. با این حال، این تنوع و دگرگونی مانع از شکلگیری یک هسته سخت نظری نشده است. منظور از هسته سخت نظری، مجموعه اصول پیشفرضی است که در کلیه مطالعات مشترک باشد (Lakatos, ۱۹۷۸). به طور مثال، در کلیه سرشاخههای چهارگانه مطالعه گذار، مفهوم نظام اجتماعی-فنی که از سه سطح منظر، رژیم و کنام تشکیل شده، مشترک است (Zolfagharian et al., ۲۰۱۹). گیلز چشمانداز چندسطحی را یک نظریه میانرده معرفی میکند که در نتیجه دلسردی صاحبنظران از کلیگوییهای مطالعات علوم و فناوری (STS) به وجود آمده است (Geels,۲۰۰۷). گیلز میگوید که معمولاً پژوهشگران بین نظریههای بزرگ یا عمومی که توانایی مشاهده مستقیم و تحلیل واقعیتهای میدانی را ندارند و نظریههایی که تنها مشغله آنها نحوه جمعآوری داده و تحلیل آماری است، سرگردان میمانند. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.