در گفتار اول، فصل اول این کتاب آمده است: هدف این فصل مرور مباحث و مطالعات گذار به پایداری برای خوانندهای است که دانش اولیه در مورد دیدگاههای نظاممند به نوآوری دارد. با مطالعه این فصل، او میتواند برای پرسشهای ابتدایی خود پاسخی بیابد: حوزه مطالعات گذار چگونه تعریف میشود؟ با حوزههای مجاور خود چه تفاوتهایی دارد؟ چه محورهاهایی دارد؟ و ... باید توجه داشت از آغاز دهه دوم قرن بیست و یکم به بعد، پژوهشگران سیاستهای نوآوری به وجوه متفاوت و واژگان متنوع، درباره ظهور پدیدهها و روندهای نوین در حوزه سیاستهای نوآوری سخن گفتهاند که با چارچوبهای رایج و متداولی که از بعد از جنگ دوم با عنوان اقتصاد نئوکلاسیک و بعد از دهه هشتاد تحت عنوان اقتصاد تکاملی بر صحنه سیاستگذاری نوآوری داشته، کاملاً متفاوت بوده است. سوزانا بوراس (Borras, ۲۰۰۵) از جمله اولین کسانی بود که نشانههای این تحول را شناسایی و دستهبندی کرد. لیکن، او این نشانهها را تنها علائم تغییر تدریجی در ابرنگارههای غالب یعنی نظامهای نوآوری میدید. چیزی نگذشت که مشخص شد این علائم، فراتر از تغییر و اصلاح ساده ابرنگارههای مسلط است و ابرنگارههای نظری سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در حال تغییر اساسی و گسترده هستند. فورای و همکاران (Foray et al., ۲۰۱۲) با اشاره به اینکه بین سیاستهای نوین با سیاستهای پیشین تفاوتهای اساسی وجود دارد، آن را ظهور نسل دیگری از سیاستهای مأموریتگرا بعد از جنگ دوم خواندند (Mazzucato, ۲۰۱۸). این نظر توسط نویسندگان دیگری که به طور روزافزونی به شمارشان اضافه میشود، از جمله (Diercks et al., ۲۰۱۸) تأیید شد. به زعم آنها، چرخش تازهای که پایههای غالب حوزه سیاستگذاری نوآوری را لرزانده، مؤید چرخشی ماهوی به لحاظ نظر و عمل در پژوهش و سیاستگذاری نظاممند نوآوری میباشد. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.